سفارش تبلیغ
صبا ویژن
-ستایش
  •   مسئولیت انسان بودن......
  • سلام به دوستان عزیز

    آیا شبنم را برسینه ی پهن برگ "خوب دیده ای؟

    انگار آغوش برگ به تماشای میهمان تک قطره ای نشسته و از بلبل که به تماشای گل است "قصه ها برایش می گوید.

    آیا آن قطره اشک در چشم یتیمی که خواهان نوازش دستت بر سرش است وتو محرومش می کنی دیده ای؟

    آیا آن غصه چون بغض در گلو"خانه کرده وصاحبش را می آزاردوبا یک درد دل تو"شکسته می شودرا دیده ای؟

    آیا آن گرفتاری که از عمق چشمانش "دستی برآورده وبه سوی تو درازکرده"را دیده ای؟

    آیا نگاه معصومانه بی بضاعتی که در بازاربه خریدار و فروشنده است را دیده ای و  شناخته ای؟

    آیاصدای ناله ی آن مرغ سحری که می گوید:(یک روز دیگرگذشت وتوبی خبری)را     شنیده ای؟

    آیا آن دست پینه بسته ای که در هرپینه ی آن "رنج سالیان نهفته را دیده ای؟

    آیا فریاد دل زنی که امشب بر سفره اش "چیزی ندارد که برای فرزندانش بگذارد رادیده ای؟

    آیا معصومیت چشم دخترکی که از بی مادری به آسمان "خیره شده را دیده ای؟

    آیا ما در قبال این نگاه ها وصداها"مسئولیتی داریم...!!!؟؟؟

    چون او هم مخلوقی چون من و من هم مخلوقی چون اویم.



  • نویسنده: صادق نظری(یکشنبه 88/9/29 ساعت 9:43 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   شعرها
  • جهان، قرآن مصور است
    و آیه ها در آن
    به جای آن که بنشینند، ایستاده اند
    درخت یک مفهوم است
    دریا یک مفهوم است
    جنگل و خاک و ابر
    خورشید و ماه و گیاه
    با چشم های عاشق بیا
    تا جهان را تلاوت کنیم

    دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
    آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت

    خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
    کشتی‌ام را شب طوفانی گرداب گرفت

    در قنوتم ز خدا«عقل» طلب می‌کردم
    «عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت

    نتوانست فراموش کند مستی را
    هر که از دست تو یک قطره می ناب گرفت

    کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
    ماه را می‌شود از حافظه آب گرفت؟!



  • نویسنده: صادق نظری(یکشنبه 88/9/29 ساعت 9:43 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   صبوری و گوش چپ (عشق)
  • صبوری مهم ترین چیز است در حیات معنوی انسان. ای بسا که انسان پس از کشت دانه باید منتظر بماند! در ابتدا همه تلاش ها بیهوده به نظر می رسد. به نظر چیزی اتفاق نخواهد افتاد. و آنگاه یک روز انتظار به پایان می رسد و واقعیت نمایان می شود- دانه می شکافد، از زمین سر می کشد، نهال می شود! اما به یاد داشته باش، آنگاه که به ظاهر هیچ اتفاقی در شرف وقوع نبود، دانه در زیر خاک بی وقفه سرگرم کاری بود. تو فقط باید ساکت باشی. ساکت بودن همه چیز است. سکوت به معنای حرف نزدن نیست. سکوت به معنای نبودن دغدغه است. هنگامی که ذهن قرار می گیرد به لایتناها می پیوندد. هر جا که عطشی هست، راه نیز همان جاست. نیایش یک حس است، تسلیم خویشتن است. بدون هیچ کلمه و تقاضایی. و هرچه را که پیش می آید بپذیر. خدا را همان طور که می سازدت- همانطور باش، و اگر می شکندت، شکستن را نیز استقبال کن. آیا نیایشی ژرف تر از اشک وجود دارد؟ یک فنجان چای (اوشو) گوش چپ "گوش عشق" است . گروهی از دانشمندان آمریکایی کشف کردند گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال می کند گوش "عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در این گوش نجوا کرد. به گزارش مهر، مغز انسان به دو نیمکره راست و چپ تقسیم می شود. بخش چپ مغز منطق، توجه به جزئیات، زبان، علم و استراتژیها را نشان می دهد و طرف راست تصورات، اشراق و سیر و سلوک، دید همزمان، تخیلات و احساسات را حاکمیت می کند. هر یک از این بخشهای مغز قسمت مخالف بدن را کنترل می کنند. بنابراین منطقی است که تصور شود یک جمله احساسی اگر مستقیما از طرف چپ بدن ارسال شود سریعتر به مراکز احساسی می رسند. به طور طبیعی چشم راست با زکاوت بیشتری می تواند رنگها را درک کند این درحالی است که بهتر است مادران گونه چپ کودک را ببوسند و یا با دست چپ کودک را در آغوش بگیرند. در حقیقت دانشمندان دانشگاه ساسکس انگلیس در تحقیقات خود نشان دادند که 85 درصد از زنان چپ دست یا راست دست کودک خود را با دست چپ در آغوش می گیرند. به این ترتیب واکنشهای فیزیکی و احساسی کودک مستقیما به طرف راست مغز مادر می رسند. براساس گزارش تایمز، به تازگی گروهی از محققان دانشگاه "سم هاستون" آمریکا با آزمایش هزار و 120 نفر مشاهده کردند که گوش چپ در این افراد "گوش عشق" است.. به طوری که 69 درصد از موارد خاطر نشان کردند تمام عبارات شیرین و عاطفی را هنگامی که از راه گوش چپ می شنوند بهتر درک می کنند و تنها 56 درصد از موارد اگر این عبارات را با گوش راست بشوند می توانند عمق آنها را درک کنند 



  • نویسنده: صادق نظری(یکشنبه 88/9/29 ساعت 9:43 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   دلتنگی
  •  

    نمیدانم چرا وقتی دلتنگ میشوم میروم سراغ غزلهای معروف خافظ

    زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

    گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

    بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم

    یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

    رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

    گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

    در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا

    سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

    چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی

    جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

    در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود

    از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

    از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

    زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

    ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم

    یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

    این راه را نهایت صورت کجا توان بست

    کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

    هر چند بردی آبم روی از درت نتابم

    جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

    عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ

    قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت



  • نویسنده: صادق نظری(یکشنبه 88/9/29 ساعت 9:43 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   مناظره ابوحنیفه با امام صادق علیه السلام
  • قبل ازهرچیزفرارسیدن
    ایام شهادت ششمین امام شیعیان امام جعفرصادق علیه السلام را به محضر امام
    زمان عجل الله تعالی فی فرجه و تمام شیعیان آن حضرت تسلیت عرض میکنم.
    منصورعباسی به منظورایراد خدشه به شخصیت علمی وفقهی امام صادق علیه السلام ، به هروسیله ای توسل می جست ، چنانکه ابوحنیفه را واداشت تا رو در روی امام
    ایستاده و با وی به بحث بپردازد ، تا درصورت پیروزی ابوحنیفه ، امام را درصحنه
    علم ودانش اسلامی تحقیرکند.
    ابوحنیفه خودجریان این داستان را چنین نقل می
    کند:
    منصور به من گفت:مردم توجّه عجیبی به جعفربن محمد(امام صادق)
    پیدا کرده و سیل جمعیت به طرف او سرازیر شده است ، تو چند مسئله از مسائل مشکل را
    آماده کرده وحل آنها را از جعفر بن محمد بخواه وچون او نتوانست جواب مسائل
    تو را بدهد  ،ازچشم مردم خواهد افتاد. من نیز چهل(40) مسئله بسیار پیچیده و مشکل
    آماده کردم.آنگاه امام صادق علیه السلام و ابوحنیفه در حیره و درحضور منصور با
    هم ملاقات می کنند .
    ابوحنیفه لحظه ورود خودبه مجلس منصوررا چنین توصیف می
    کند:
    هنگامی که وارد مجلس شدم جعفر بن محمد را دیدم که هیبت وعظمت
    شخصیت وی حتی خود منصوررا تحت الشعاع قرار داده بود ، سلام کرده ودر جای خود
    قرار گرفتم.آنگاه منصور ، خطاب به من چنین گفت:مسائل خود را برابوعبدالله عرضه
    کن . من مسائلی را که با خودآورده بودم یکی پس ازدیگری از آن حضرت می پرسیدم
    و او در پاسخ می فرمود : درباره این مسئله عقیده شما چنین است و اهل مدینه چنین
    می گویند و ما چنین می گوییم. نظرآن حضرت در پاره ای ازمسائل طرح شده با نظر ما
    ودر پاره ای دیگر با نظر اهل مدینه و در مواردی با نظر هر دو مخالف بود . بدین ترتیب
    چهل مسئله به آن حضرت عرضه و جواب آنها دریافت شد.
    پس از پایان
    مناظره ابوحنیفه بی اختیارآخرین سخن خود را با اشاره به امام صادق علیه
    السلام چنین ادا کرد:«انّ أعلم الناس أعلمهم باختلاف الناس:دانشمندترین
    مردم کسی است که به آراء و نظرهای مختلف علما درمسائل،احاطه داشته
    باشد».{حیات فکری وسیاسی امامان شیعه/رسول جعفریان/ص331-332}.







    انَّ مِنَ الکَبَائِر عُقُوقَ الوَالِدَین وَالیَاسَ مِن رَوحِ اللهِ وَالاَمنَ مِن مَکرِ اللهِ

    همانا آزار رساندن به پدر و مادر و نا امیدی از رحمت خداوند و ایمنی از مکر خداوند از گناهان کبیره است.
    (جهاد با نفس، ح 424)





    اِنَّ القَلبَ لَیـتَجَلجَلُ فِی الجَوفِ یطلُبُ الحَقَّ فَاِذا اَصابَهُ اطمَاَنَّ وَ قَرَّ
    به راستی که دل در درون سینه بی قرار است و به دنبال حق
    می ‏گردد و چون به آن رسید، آرام و قرار می ‏گیرد.
    (کافی، ج 2، ص 421)










    المنجیات : اطعام الطعام و افشاء السلام والصلاة باللیل و الناس نیام
    عوامل رستگاری : اطعام کردن ، آشکارا سلام کردن ،نمازشب خواندن در حالی که مردم آرمیده اند.
    (محاسن البرقی ، ص 387)












    انَّ العَمَلَ القَلیلَ عَلی الیَقینِ افضَلُ عند اللهِ مِنَ العَمَل الکَثیر عَلی غَیر یَقین.
    عمل اندک و بادوام که بر پایه ی یقین باشد در نزد خداوند ازعمل زیاد
    که بدون یقین باشد برتر است.
    (جهاد با نفس، ج 74)








    لا یستَیقِنُ القَلبُ اَنَّ الحَقَّ باطِلٌ اَبَدا وَ لا یستَیقِنُ اَنَّ الباطِلَ حَقٌّ اَبَد
    هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل یقین نمی کند.

    (تفسیر العیاشی، ج 2، ص 53، ح 39)



    حُسنُ الظَّنِّ باللهِ أن لَا تَرجُوَ إلاَّ اللهَ وَ لَا تَخَافَ إلَّا ذَنبَکَ.
    گمان نیکو به خدا داشتن این است که امید به هیچکس جز او
    نداشته باشی و از هیچ چیز جز گناهت نترسی.
    (جهاد با نفس، ح 143)



  • نویسنده: صادق نظری(یکشنبه 88/9/29 ساعت 9:18 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • اس ام اس بزنید تا با اسم خودتان ذخیره شود
    مدل لباس شب
    مدل لباس
    10 فایده لبخند زدن!؟
    3 مداحی فوق العاده زیبا و دلنشین ویژه ماه محرم (Moharam-Madahi)
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 31862
    بازدید امروز : 2
    بازدید دیروز : 4
  •   پیوندهای روزانه

  • پزشکان تهران [60]
    پرسپولیس [14]
    دوستی [14]
    شب عاشقان [36]
    عشق به همجنس [15]
    تعمیرات موبایل [6]
    [آرشیو(6)]


  •   مطالب بایگانی شده

  • آذر 1388
    دی 1388

  •   درباره من

  • -ستایش
    صادق نظری

  •   لوگوی وبلاگ من

  • -ستایش

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  


  •  لینک دوستان من

  • نیایش
    گل
    به یاداو
    من وتنهایی
    وستت دارم دیونه
    برگ
    قالب های وبلاگ
    -ستایش

  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی


  •   وضعیت من در یاهو

  • یــــاهـو